قوانین همسرداری که آقایان باید بدانند (بخش اول)
همسر خوب, ازدواج,زوجها,برقرار کردن ارتباط,شوهر خوب,خشم و عصبانیت,گفتگو با همسر,راههای ارتباطی,اصول همسرداری,شرایط زندگی,
ازدواج، آمیخته شدن دو نفر نیست؛ بلکه همراهی دو نفر است. اگر حس فردیتتان را از دست بدهید، یک چیز خاص و منحصربهفرد را از دست دادهاید.
چکیده : هیچکس نمیتواند ادعا کند که بهترین شوهر دنیاست، ابدا اینطور نیست. اما حتما خیلی از آقایان تلاش میکنند همیشه همسری بهتر و بهتر باشند. هرگز فراموش نکنید که رابطهی زناشویی چیزی است که نیاز به رشد و تغییر دارد و باید روی آن کار کنید.
تعداد کلمات 1261 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
تعداد کلمات 1261 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
مقدمه
اگر میخواهید یک شوهر خوب بشوید، اولین اصل همسرداری که باید بدانید این است که همه چیز تغییر میکند. همسرتان تغییر میکند، شما تغییر میکنید، شرایط زندگیتان تغییر میکند. و از آنجایی که این تغییرات بدون اخطار روی میدهند، شما به عنوان یک انسان و یک همسر باید مدام در حال تغییر و تحول باشید. اگر نمیتوانید آن کسی که هستید (یا آنچه که فکر میکنید هستید) را تغییر دهید، پس در رابطهتان به مشکل برخواهید خورد.
منظور این نیست که یک شوهر خوب باید در برابر تمام خواستههای زنش تسلیم شود، ابدا! در حقیقت، اگر این کار را بکنید از علاقهی همسرتان به شما کم خواهد شد. یک زن خوب همیشه دوست دارد شما با خودتان روراست باشید و کاری را انجام دهید که شادتان میکند. اما از شما انتظار دارد وقتی نیاز به تغییر وجود دارد، تغییر کنید و البته حق هم دارد!
دلیل اینکه در این مطلب، به جای «همسر خوبی باشیم» از «همسر خوبی بشویم» استفاده شده این است که همسر بودن نقش و جایگاهی است که مدام در حال تغییر است؛ این کار هرگز تمامی ندارد. شوهر خوب همیشه میداند که باید برای رابطهشان و برای خودش کاری بکند. لطفا این توصیه را جدی بگیرید.
حالا چند نکته را با شما در میان میگذاریم که روی رابطهتان تأثیر مثبت خواهد گذاشت:
منظور این نیست که یک شوهر خوب باید در برابر تمام خواستههای زنش تسلیم شود، ابدا! در حقیقت، اگر این کار را بکنید از علاقهی همسرتان به شما کم خواهد شد. یک زن خوب همیشه دوست دارد شما با خودتان روراست باشید و کاری را انجام دهید که شادتان میکند. اما از شما انتظار دارد وقتی نیاز به تغییر وجود دارد، تغییر کنید و البته حق هم دارد!
دلیل اینکه در این مطلب، به جای «همسر خوبی باشیم» از «همسر خوبی بشویم» استفاده شده این است که همسر بودن نقش و جایگاهی است که مدام در حال تغییر است؛ این کار هرگز تمامی ندارد. شوهر خوب همیشه میداند که باید برای رابطهشان و برای خودش کاری بکند. لطفا این توصیه را جدی بگیرید.
حالا چند نکته را با شما در میان میگذاریم که روی رابطهتان تأثیر مثبت خواهد گذاشت:
۱. با تمام وجود به حرفهای همسرتان گوش دهید، نه اینکه فقط شنونده باشید
یکی از بهترین اصول همسرداری که باید همیشه مدنظر داشته باشید این است که یک مرد باید با توجه کامل به حرفهای همسرش گوش دهد. وقتی همسرتان مجبور میشود به شما بگوید کاری باید انجام دهید، یعنی متوجه اشارههایی که چند بار به شما کرده، نشدهاید. اگر میخواهید یک شوهر خوب بشوید باید یاد بگیرید که این اشارهها چه هستند.
یک مثال ساده؛ شستن ظرفهاست. فرض کنید خانمی عادت دارد هر شب برای همسر و فرزندانش شام درست کند و هر شب هم پدر خانواده «فراموش میکند» که در شستن ظرفها به همسرش کمک کند. همسرش هرگز از او کمک نمیخواهد چون میداند که پدر خسته از سر کار برگشته است، اما قدردانیاش از زحمات همسرش را با درست کردن یک شام خوشمزه ابراز میکند. بعد از شام همیشه مادر خانه دلخور و اخموست. در موارد بسیار نادری که مرد در شستن ظرفها کمک میکند، زن، یک زن متفاوت میشود؛ شاد و آرام و خوشرفتار.
همسر خوب بودن یعنی اینکه خوب به حرفهای همسرتان گوش دهید و متوجه سیگنالهای بیصدایش بشوید. هر زنی خاص است و به شیوههای خاص خودش هم ارتباط برقرار میکند و این وظیفهی شماست که مانند بهترین دوستش، این شیوهها و علائم را تشخیص دهید.
یک مثال ساده؛ شستن ظرفهاست. فرض کنید خانمی عادت دارد هر شب برای همسر و فرزندانش شام درست کند و هر شب هم پدر خانواده «فراموش میکند» که در شستن ظرفها به همسرش کمک کند. همسرش هرگز از او کمک نمیخواهد چون میداند که پدر خسته از سر کار برگشته است، اما قدردانیاش از زحمات همسرش را با درست کردن یک شام خوشمزه ابراز میکند. بعد از شام همیشه مادر خانه دلخور و اخموست. در موارد بسیار نادری که مرد در شستن ظرفها کمک میکند، زن، یک زن متفاوت میشود؛ شاد و آرام و خوشرفتار.
همسر خوب بودن یعنی اینکه خوب به حرفهای همسرتان گوش دهید و متوجه سیگنالهای بیصدایش بشوید. هر زنی خاص است و به شیوههای خاص خودش هم ارتباط برقرار میکند و این وظیفهی شماست که مانند بهترین دوستش، این شیوهها و علائم را تشخیص دهید.
۲. راههای ارتباطی خوب ایجاد کنید
شاید بعد از خواندن اولین نکته با خود گفتهاید: «چرا همسرم نمیتواند خودش بگوید که چه میخواهد؟» بسیار خب، اگر شما زمان زیادی را صرف گفتگو با همسرتان کرده و ارتباطی ایجاد کردهاید که او میتواند بدون اینکه احساس کنید دارد غُر میزند، به راحتی از شما بخواهد کاری را انجام دهید، این بسیار عالی است، منتظر باشید تا خودش به شما بگوید. اما بیشتر اوقات همسرتان خواهد گفت که نباید «مجبور» شود از شما چیزی را مستقیما بخواهد، شما خودتان باید انجامش دهید. و اینجاست که ارتباط معنی پیدا میکند.
یک شوهر خوب شدن یعنی خلق الگوهای ارتباطی بسیار خوب. گاهی این کار، سخت میشود. گاهی در میانهی خشم و عصبانیت شما نمیخواهید هیچ ارتباطی برقرار کنید. اما یک شوهر خوب سعی میکند این ارتباط را ایجاد کند. یک شوهر خوب، جستجو میکند تا بفهمد چرا به این نقطه از عصبانیت رسیده است و سپس یک راه حل پیدا میکند. اجازه دهید باز هم برایتان مثالی بزنم.
فرض کنید یک روز عصر بعد از پایان کار با دوستانتان به رستوران میروید. همسرتان در خانه مشغول درست کردن شام است و بسیار عالی خواهد شد اگر شما حدود ساعت هفت و نیم در خانه باشید تا با هم شام بخورید. اما این اتفاق نمیافتد و شما تا دیروقت بیرون میمانید. وقتی به خانه برمیگردید تعجب میکنید که چرا او دلخور و بدعنق است و از او میپرسید: «چی شده؟» یا «خسته و بیحوصله هستی؟» این گونه سؤالها فقط شرایط را بدتر میکند. در نهایت هم شما بیخیال میشوید، سرش داد میکشید و به رختخواب میروید. هیچ چیزی حل نشده است!
یک راه بهتر این است که از مغزتان استفاده کنید و ببینید مشکل همسرتان چیست. آیا هر وقت که با دوستانتان بیرون میروید این اتفاق میافتد؟ بسیار خب، پس چیزهایی فهمیدهاید. باید سر یک فرصت مناسب بنشینید و از او بپرسید آیا از اینکه برای شام دیر آمده بودید ناراحت و دلخور است. اگر جوابش مثبت بود، از او عذرخواهی کنید و بعد قول دهید این بار اگر خواستید جایی بروید حتما از قبل به او اطلاع خواهید داد. همچنین با مهربانی و ملایمت به او بگویید خیلی خوب است که در مورد احساساتش راحتتر با شما صحبت کند چون شما هرگز از روی عمد، قصد رنجاندنش را ندارید.
خلق الگوهای ارتباطی درست و برقرار کردن ارتباط، ازدواجتان را نجات خواهد داد. خلاق باشید. نگویید: «چی شده خانوم» و انتظار داشته باشید او به شما توضیح دهد و بعد هم شما بیتفاوت باشید! مسئولیتپذیر باشید و یک راه حل پیدا کنید. در مثال بالا اگر مرد این کار را میکرد، حتما رابطهشان بسیار متفاوتتر میبود و احترام بیشتری برای زن قائل میشد.
یک شوهر خوب شدن یعنی خلق الگوهای ارتباطی بسیار خوب. گاهی این کار، سخت میشود. گاهی در میانهی خشم و عصبانیت شما نمیخواهید هیچ ارتباطی برقرار کنید. اما یک شوهر خوب سعی میکند این ارتباط را ایجاد کند. یک شوهر خوب، جستجو میکند تا بفهمد چرا به این نقطه از عصبانیت رسیده است و سپس یک راه حل پیدا میکند. اجازه دهید باز هم برایتان مثالی بزنم.
فرض کنید یک روز عصر بعد از پایان کار با دوستانتان به رستوران میروید. همسرتان در خانه مشغول درست کردن شام است و بسیار عالی خواهد شد اگر شما حدود ساعت هفت و نیم در خانه باشید تا با هم شام بخورید. اما این اتفاق نمیافتد و شما تا دیروقت بیرون میمانید. وقتی به خانه برمیگردید تعجب میکنید که چرا او دلخور و بدعنق است و از او میپرسید: «چی شده؟» یا «خسته و بیحوصله هستی؟» این گونه سؤالها فقط شرایط را بدتر میکند. در نهایت هم شما بیخیال میشوید، سرش داد میکشید و به رختخواب میروید. هیچ چیزی حل نشده است!
یک راه بهتر این است که از مغزتان استفاده کنید و ببینید مشکل همسرتان چیست. آیا هر وقت که با دوستانتان بیرون میروید این اتفاق میافتد؟ بسیار خب، پس چیزهایی فهمیدهاید. باید سر یک فرصت مناسب بنشینید و از او بپرسید آیا از اینکه برای شام دیر آمده بودید ناراحت و دلخور است. اگر جوابش مثبت بود، از او عذرخواهی کنید و بعد قول دهید این بار اگر خواستید جایی بروید حتما از قبل به او اطلاع خواهید داد. همچنین با مهربانی و ملایمت به او بگویید خیلی خوب است که در مورد احساساتش راحتتر با شما صحبت کند چون شما هرگز از روی عمد، قصد رنجاندنش را ندارید.
خلق الگوهای ارتباطی درست و برقرار کردن ارتباط، ازدواجتان را نجات خواهد داد. خلاق باشید. نگویید: «چی شده خانوم» و انتظار داشته باشید او به شما توضیح دهد و بعد هم شما بیتفاوت باشید! مسئولیتپذیر باشید و یک راه حل پیدا کنید. در مثال بالا اگر مرد این کار را میکرد، حتما رابطهشان بسیار متفاوتتر میبود و احترام بیشتری برای زن قائل میشد.
۳. فردیتتان را از دست ندهید
این موضوع چیزی نیست که پدر و مادرتان به شما یاد بدهند اما آنقدر مهم است که باید اینجا در موردش حرف بزنیم. فردیت خود را از دست ندهید و تبدیل به زوجی نشوید که در هم ادغام میشوند. ازدواج، آمیخته شدن دو نفر نیست؛ بلکه همراهی دو نفر است. اگر حس فردیتتان را از دست بدهید، یک چیز خاص و منحصربهفرد را از دست دادهاید.
خیلی وقتها زوجهایی را میبینیم که بعد از ازدواج، سرگرمیها، خاطرات و علاقهمندیهای خودشان را رها کردهاند چون تماما در طرف مقابلشان ذوب شدهاند. در عرض چند ماه یا چند سال، این رابطه به انتها خواهد رسید یا دچار آشوب و ناآرامی خواهد شد زیرا از همدیگر خسته و دلزده شدهاند. آنها فردیتشان را از دست دادهاند.
در آیین بودا نقل قولی است که میگوید: «اگر شما زمان زیادی را با کسی سپری کنید، فقط ایرادهای او را خواهید دید. حتی اگر با خود بودا هم باشید، چیزی در او پیدا خواهید کرد که آن را دوست ندارید.» وقتی در یک رابطهی زناشویی، فردیت خود را رها کرده و جوری زندگی میکنید که انگار یک نفر هستید، این اتفاق در رابطهتان روی میدهد. یادتان میآید؟ وقتی برای اولین بار همدیگر را ملاقات کرده بودید، مشغولیتهای دیگری داشتید: مطالعه، ورزش، موسیقی، شعر و شاعری، دوستان و رفقا، … و تقریبا همین چیزها بود که شما را جذب یکدیگر کرد. پس چرا ترکشان کردید؟
گاهی حفظ تفریحات و سرگرمیهای گذشته کار سختی است چون کار و مشغلهی بسیار زیادی دارید و به سختی میتوانید همدیگر را ببینید اما باید سعیتان را بکنید. شما باید تلاش هماهنگ داشته باشید تا هر هفته، زمانی را جدا از هم بگذرانید و برای خودتان کاری بکنید. اگر چنین شیوهای در پیش بگیرید، بسیار شادتر خواهید بود.
ادامه دارد ....
منبع : برگرفته از thedailymind
خیلی وقتها زوجهایی را میبینیم که بعد از ازدواج، سرگرمیها، خاطرات و علاقهمندیهای خودشان را رها کردهاند چون تماما در طرف مقابلشان ذوب شدهاند. در عرض چند ماه یا چند سال، این رابطه به انتها خواهد رسید یا دچار آشوب و ناآرامی خواهد شد زیرا از همدیگر خسته و دلزده شدهاند. آنها فردیتشان را از دست دادهاند.
در آیین بودا نقل قولی است که میگوید: «اگر شما زمان زیادی را با کسی سپری کنید، فقط ایرادهای او را خواهید دید. حتی اگر با خود بودا هم باشید، چیزی در او پیدا خواهید کرد که آن را دوست ندارید.» وقتی در یک رابطهی زناشویی، فردیت خود را رها کرده و جوری زندگی میکنید که انگار یک نفر هستید، این اتفاق در رابطهتان روی میدهد. یادتان میآید؟ وقتی برای اولین بار همدیگر را ملاقات کرده بودید، مشغولیتهای دیگری داشتید: مطالعه، ورزش، موسیقی، شعر و شاعری، دوستان و رفقا، … و تقریبا همین چیزها بود که شما را جذب یکدیگر کرد. پس چرا ترکشان کردید؟
گاهی حفظ تفریحات و سرگرمیهای گذشته کار سختی است چون کار و مشغلهی بسیار زیادی دارید و به سختی میتوانید همدیگر را ببینید اما باید سعیتان را بکنید. شما باید تلاش هماهنگ داشته باشید تا هر هفته، زمانی را جدا از هم بگذرانید و برای خودتان کاری بکنید. اگر چنین شیوهای در پیش بگیرید، بسیار شادتر خواهید بود.
ادامه دارد ....
منبع : برگرفته از thedailymind
بیشتر بخوانید :
قوانین همسرداری که آقایان باید بدانند (بخش دوم)
همسرداری
آئین ازدواج و همسرداری
سیمای همسرداری در قرآن کریم
اخلاق همسرداری امام علی (ع)
آداب معاشرت با همسر
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}